اتفاق تلخ و ناگواری که روز یکشنبه برای بالگرد حامل رئیسجمهور اتفاق افتاد و منجر به شهادت رئیسجمهور، وزیر امور خارجه، امامجمعه تبریز و دیگر افراد حاضر در بالگرد رئیسجمهور شده بود، واکنش همه چهرهها و سلایق سیاسی را به همراه داشت و همه چهرهها فارغ از گرایشهای سیاسی به «مردمی» و «اخلاقمدار» بودن رئیسجمهور تاکید کردند و در پیامهای تسلیت خود به ویژگیهای اخلاقی رئیسجمهور اشاره کردند. براین اساس پای صحبت برخی از چهرههای سیاسی با گرایشهای مختلف درباره مواجهات و برخوردهایش با رئیسجمهور نشستیم که در ادامه میخوانید.
عبدالناصرهمتی، رئیس بانک مرکزی دولت روحانی:
قرار داشتیم آقای رئیسی را همین روزها ببینیم
بعد از شنیدن خبر درگذشت آقای رئیسی بسیار متاثر شدم. فارغ از اینکه رقیب انتخاباتی با آقای رئیسی بودم و انتقاداتی به سیاستهای دولت داشتم، ایشان رئیسجمهور بسیار تلاشگر و فعالی بود و شخصیت بارزی داشت و من هم سابقه دوستی زیادی با آقای رئیسی داشتم. از همان موقعی که ایشان رئیس بازرسی کل کشور و دادستان بود، جلسات متعددی باهم داشتیم، حتی وقتی که رئیس قوه قضائیه هم بود به من در بانک مرکزی کمک زیادی میکرد. بهخصوص در مسائلی که در آن گرفتار بودم. بعد از انتخابات ریاستجمهوری توفیق نشد که خدمتش برسم. دوست داشتم در مسائل اقتصادی هم کمکش کنیم که متاسفانه اتفاق نیفتاد، اما در ارتباط با بازار ارز، بدهکاران بانکی بزرگ، واحدهای تولیدی، موارد مربوط به صنعت بیمه چه در زمانی که من بانک ملی بودم و چه در زمانی که بانک مرکزی بودم به من کمک زیادی کرد و همکاری خوبی با من داشت. در زمان انتخابات هم وقتی رفتیم به آقای رئیسی تبریک بگوییم ایشان خصوصی با من صحبت کرد و من هم دو نکته در رابطه با کالاهای اساسی و بازار ارز خدمتش عرض کردم و گفتم حواستان باشد. ایشان هم به من گفتند که حتما باهم جلسه بگذاریم. نظر شخصی خودش هم این بود که باهم جلسه داشته باشیم. اتفاقا روابط شخصی بسیار خوبی باهم داشتیم و همین دو هفته پیش هم بحث این بود که به واسطه آقای مخبر قراری باهم داشته باشیم و یکدیگر را ببینیم که متاسفانه نشد. انشاءالله که روح آقای رئیسی شاد باشد و رحمت و غفران الهی شامل حالش شود.
محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر خاتمی در دولت اصلاحات:
آقای رئیسی در شنیدن نظرات مخالف سعه صدر داشت
شهادت آقای رئیسی را به ملت ایران و خانواده گرامیشان، تسلیت میگویم. مرحوم رئیسی از نظر شخصی انسان بسیار پرکار و متواضعی بود. اهل تشریفات نبود و علاقهمند بود که به مردم خدمت کند و برای مردم کار کند. این خصلتهای عمومی بود که تقریبا در همه پستهایی که در یکی دو دهه اخیر داشت، میتوان، ردش را پیدا کرد. در دوران ریاستجمهوری، آقای رئیسی از یک شانس متفاوتی نسبت به همه روسای جمهور برخوردار بود و آن این بود که مورد اعتماد کامل رهبری قرار داشت و این اعتماد برای پیشرفت کارهایشان موثر بود و به همین دلیل همه بخشهای کشور، آماده همکاری با آقای رئیسی بودند و جناحهای مختلف اصولگرا از جناحهای افراطی تا جناحهای متعادلتر اصولگرا پشتیبان وی بودند و این میتوانست، راه را برای انجام بسیاری از فعالیتها باز کند. فعالیتهایی که نتیجه آن را ما بیشتر در سیاست خارجی دیدیم و گشایشهای جدی را در سیاستخارجی شاهد بودیم و البته نکته قابلتوجه دیگر هم این بود که وی همچنانکه بهشدت مورد اعتماد رهبری بود، نسبت به خط قرمزهای رهبری هم جدی بود و این اعتماد را ایجاد کرده بود که آنچه ایشان میخواهند را عملیاتی کند.
در مسائل داخلی هم یک ویژگی داشت و آن هم این بود که آنچه فکر میکرد که خوب است، دستور اقدامش را میداد. در خیلی موارد عوامل و همراهان قدرتمندی نداشت که آنها را عملیاتی کنند، اما دیدگاهها و نظرات خودشان را با جسارت اعلام میکرد، در مجموع این اتفاقی تلخی برای جامعه جهانی و برای علاقهمندان به ایشان در داخل بود. من منهای جریانات سیاسی با آقای رئیسی دوست بودم. دوستی ما تازه نبود، به سه چهار دهه قبل برمیگشت. از زمان مشهد و سالهای اول طلبگی، وی درسش را در مدرسه آیتالله موسوینژاد که پدرخانم من هستند شروع کرد. علقهای میان طلبههای مشهدی وجود داشت. در آن دوره هنوز این خطکشیهای سیاسی اتفاق نیفتاده بود و این دوستی شخصی همچنان باقی مانده بود که چندین باری چه در مشهد در دوران تولیتشان، چه دوران ریاستجمهوری، با ایشان دیدار داشتم و از خاطرات گذشته و علاقهمندیهای شخصی بین خودمان صحبت میکردیم، البته که از نظر سیاسی، تفاوتهای جدی با هم داشتیم ولی این تفاوتها در روابط شخصی بروز نمیکرد. مرد اخلاقی بود و این باعث شده بود که به یادمان گذشته، به رفاقتها و صمیمیتهای فردی اهمیت دهد و اینها را وارد دعواهای جناحی نکند. شاید چندین بار در دوران ریاستجمهوری هم با ایشان دیدار داشتم؛ چه در دیدار فردی چه جمعی. در صحبتهایی که باهم داشتیم و بحثهایی که میکردیم، نظراتی که ارائه میکردم شاید خیلی در چهارچوب نظراتی که او داشت نبود و خیلی به آن اعتقاد نداشت، اما سعهصدر شنیدن این نظرات را بهخوبی داشت.
حسامالدین آشنا، مشاور روحانی در دولت یازدهم:
رئیسی برای خودش شأنی جدای از رهبری و سربازی انقلاب اسلامی قائل نبود
ابتدا ضایعه بهوجودآمده را تسلیت میگویم. آقای رئیسی از السابقون قوه قضائیه بود و از کسانی بود که نقش بسیار محوری در شکلگیری آنچه قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران در امروز شناخته میشود، داشت. من چهار سال بهعنوان نماینده قوه مجریه در شورای نظارت بر صداوسیما بهعنوان قائممقام آن شورا حضور داشتم که ایشان رئیس آنجا بود. در نتیجه دو هفته یکبار یک جلسه دوساعته با او داشتیم. آن چیزی که شناخت من از آقای رئیسی را شکل داده است سلامت نفس، دلدادگی ایشان به انقلاب و تبعیت مطلقشان از رهبری و ولایت فقیه است. آقای رئیسی برای خودش شأنی جدای از رهبری و سربازی برای انقلاب اسلامی قائل نبود و تلاشش در دوران ریاستجمهوری نیز معطوف به این بود که رضایت مردم و رضایت رهبری را توامان به دست بیاورد و در این مسیر تلاش زیادی کرد. در مدت ریاستجمهوری وی هم دیدگاه هایم را از طریق سه نفر مرتبط با ایشان مطرح کردم. بخشی را با دو رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری یعنی جناب آقای خیاطیان و زمانیان که حضور داشتند مطرح کردم. بخشی از صحبتهایم را به معاون اول قوه مجریه مطرح کردم و بخش دیگر را هم با سپهر خلجی بهعنوان دستیار ارتباطات رئیسجمهور مطرح کردم و فکر میکنم بیتاثیر نبوده است. این نظرات هم درمورد ساختار دولت و هم درمورد کارکردهای مختلف بخشهای مختلف ریاستجمهوری بهخصوص در بخش مرکز بررسیهای استراتژیک و بخش ارتباطات ریاستجمهوری بوده است.
سکینهسادات پاد، دستیار رئیسجمهور در پیگیری آزادیهای اجتماعی:
آقای رئیسی میگفت؛ بهطور جدی پیگیر حقوق مردم از دستگاههای اجرایی باشید
کسی مثل من که پدرخوانده و مادرخوانده سیاسی نداشت و با تفکر آقای رئیسی و بها دادن به افراد و بچههای کف انقلاب؛ دستشان را گرفت و کار انقلاب را به خود بچههای انقلاب سپرد؛ این اتفاق یتیم شدن دوباره برای من بود. بسیار برای من سخت است. جایگاهی آقای رئیسی به من سپرده برد که برخی از یک طیف سیاسی فکر میکردند که فیک است؛ از طرفی دیگر عدهای میگفتند که این گفتمان خود دولت است. درحالیکه تفکر و دال مرکزی تفکر حاج آقا، حقوق مردم بود و واقعی نگاه میکرد. دغدغهاش، دغدغه مردم بود.
حاج آقای رئیسی باید درست روایت شود. من با اجازه خود آقای رئیسی به دیدار آقای محققداماد رفتم. آقای محققداماد استاد راهنمای آقای رئیسی در مقطع دکتری بود.
محقق داماد مرا که دید، گفت اصلا من تعجب نکردم که کسی مثل آقای رئیسی این جایگاه را تاسیس کرد، یعنی اطلاع داشت که آقای رئیسی یک آدم ساده و خالصی است و گفت اینکه شما را انتخاب کرد، برایم عجیب نبود. شخصیتی با این وجنات برایم تعجبآور نبود. با اینکه ایشان طیف سیاسی متفاوتی با آقای رئیسی دارد، اما به من گفت به شما توصیه میکنم کنار این مرد بمانید و به او کمک کنید. این آدم، خود واقعیاش همین است که امثال شما را کنار خودش آورده است.
در موضوعات اجتماعی مختلف، بسیاری فکر میکردند که «پاد» دارد حرف خودش را میزند ولی آقای رئیسی از من خواست که وقتی وارد دولت شدم، خودم باشم. من به او گفتم یک فرد مردمی هستم، اما باز هم به من گفت میخواهم خودت باشی. وکیل و زبان مردم باشی. مثل مردم حرف بزنی. خود آقای رئیسی هم وقتی به سفر میرفت، خودش بود.
در موضوعات مختلف به من میگفت که نترسید. مجدانه و بیرحمانه پیگیر حقوق مردم از دستگاههای اجرایی باشید. وارد موضوع شوید و اصلا نترسید. حاجآقا به من شجاعت میداد، میگفت من توصیه کردم لوایحی که در حوزه اجتماعی و فرهنگی هستند، معاونت حقوقی نظر شما را بگیرند؛ چراکه معتقدم شما اجتماعیتر و فرهنگیتر به مسائل نگاه میکنید و با مردم هستید، یعنی برایش مردم مهم بودند. باور کنید مردم از نگاه حاجآقا رئیسی، یک قبیله خاص نبودند. حاجآقا به ۸۵ میلیون ایرانی فکر میکرد. حاج آقای رئیسی مردمدار بود، حقوق بشریترین اسناد در زمان او تنظیم شد؛ سند تحول قوه قضائیه، سند امنیت غذایی یا نحوه تعامل با سمنها؛ چراکه معتقد بود حقوق عامه بهتنهایی از دست قوه برنمیآید و باید سراغ سمنها و گروههای مردمی و حلقههای میانی برویم. روش حاجآقا این بود. آقای رئیسی یک انسان بینظیر بود. خود او میگفت تفکرم، تفکر شهید بهشتی است. من معتقدم آقای رئیسی شناخته نشد. ما خودمان را بچههای آقای رئیسی میدانیم. حاجآقا یک مسئول تراز انقلاب بود و اینقدرت بالای الگودهی آقای رئیسی، باید خوب تعریف و تصویر شود. نباید آقای رئیسی به اشتباه، خودخواهانه یا تفسیر بهرای تعریف شود. من معتقدم که خود آقای رئیسی باید عینا روایت شود.
محمدجواد آذریجهرمی، وزیر سابق ارتباطات:
خدا پاداش مجاهدتهای آقای رئیسی را داد
بههرحال چهارچوب سیاسی و فعالیتهای سیاسی، خیلی با منش سیاسی و شخصی افراد ارتباطی ندارد. مسائلی که این روزها مطرح میشود، نافی دیدگاههای متفاوتی نیست که گروههای مختلف دارند. همدلیای که ایجادشده و فضایی که بهوجود آمده، پیرامون شخصیت آقای رئیسی است. حتی در جریانهای درونی دولت دوازدهم هم برخی با وجود اینکه برخی رویکردهای دولت اعتراض و انتقاد داشتند، اما این امور کاملا با شخصیت آقای رئیسی متفاوت است.
توفیق آشنایی من با شهید بزرگوار آقای رئیسی، به سال ۸۹ برمیگردد. در سالهای ۹۳ تا ۹۴ که در دادستانی کل کشور بود، بهواسطه اینکه من بهعنوان نماینده وزارت ارتباطات در جلسات دادستانی شرکت میکردم، ارتباط کاری مستقیمی داشتیم. از صفات بارز آقای رئیسی تواضع، فروتنی، خاکی بودن، خودمانی بودن و خلوص نیت در کار و عمل بود. پیگیر بود و روحیه متواضعانه و برخورد دوستانهای نسبت به آدمهایی داشت که با آنها سروکار داشت. خیلی تاثیری نداشت که جایگاه و مقام افراد چه بود یا اصلا جایگاه و مقام خود ایشان چه بود.
آنچه از آقای رئیسی در رسانهها تصویر میشد، یک تصویر ساختگی نبود. خودش بود؛ همین سادهزیستی، کنار مردم بودن، علاقه و محبت به حضور در جمع مردم، خاکی بودن، متواضع بودن و… احوالات ریز مردم هم برایش مهم بود و به اطرافیان خود توجه میکرد. صرفا به این نگاه نمیکرد که افرادی که اطرافش قرار دارند، کارمند و همکارانش هستند، بلکه با آدمهای اطراف خود رابطه دوستانه و عاطفی برقرار میکرد. اینها جزء صفات بارز اخلاقی او بود و او را متمایز کرده بود. به همین خاطر سطوح ارتباطی آقای رئیسی، ارتباطات موسعی بود. اینها ویژگیها و سجیه اخلاقیای بود که آقای رئیسی داشت.
البته اهل تلاش و مجاهدت هم بود که خداوند هم پاداش مجاهدتها و تلاشهای او را با خریدنش اعطا کرد. اصطلاحی که من برای او به کار بردهام «یک مرگ تاجرانه» است. به شهادت نائل شد و این اجر بزرگی است. امیدوارم خداوند روحش را شاد کند و مقامش را عالی بدارد.
اقبال شاکری، نماینده مجلس:
آقای رئیسی به شکل واقعی میخواست درددل مردم را بشنود
من شهید دکتر امیرعبداللهیان را از حدود ۲۰ سال قبل میشناسم. از زمانی که مدیرکل آسیا و آفریقا بود و قبل از آن سفیر ایران در بحرین بود. با اقدامات این وزیر امور خارجهمان کاملا آشنا بودم و شاهد اقدامات بزرگ ایشان بودیم. دکتر رئیسی هم که در این دوره از مجلس با ایشان همکاری میکردیم، انصافا یکی از روسایجمهور بیتکلف، مردمی، پرتلاش و همراه با مردم بودند. هرجایی که نیاز به اقدامی بود، کوتاهی نمیکرد. حرفی که رهبری هم دربارهاش زدند «شهید خستگیناپذیر ما» را واقعا مشاهده کردیم.
برخی قانونهایی که ما تصویب کردیم مانند قانون راهبردی رفع تحریمها در مذاکرات برجام که دولت قبل رهایش کرده بود، وقتی که آقایان رئیسی و امیرعبداللهیان آمدند تمام ظرفیتش را فعال کردند و شما دیدید ظرفیت غنیسازی را تا ۶۰ درصد بردند و مذاکرات را با دست پر و قدرتمندانه شروع کردند؛ بنابراین یکی از دورانهای پرقدرت نظام جمهوری اسلامی را در دوران این شهدای بزرگوار داشتیم. در مساله مقاومت نیز شهید رئیسی با حضور در مجامع عمومی، حمایت از مقاومت، حمایت از غزه و مظلومان نیز بسیار خوب عمل کرد؛ و با نشان دادن قرآن کریم به عنوان مکتب پیشرو و آزادیبخش و با نشان دادن عکس حاج قاسم سلیمانی در سازمان ملل به عنوان ازبینبرنده ظلم و جور و داعش که در منطقه به دست آمریکاییها به وجود آمده بود، زبان گویای ملتهای مظلوم را در دنیا باز کرد. شاید این دومین بار بود که موفق میشد یک فضای عمومی را برای دفاع از مظلوم در دنیا باز کند. در دوره آقای رئیسی چندین قانونی که دو دوره در مجلس آمده بود و معطل مانده بود مانند قانون جوانی جمعیت، رتبهبندی معلمان، حقوق سربازان، حمایت از دانشبنیانها و همسانسازی بازنشستگان اجرا شد. اینها قوانینی هستند که نیاز به اختصاص بودجههای جدی داشتند و دولتها از اینکه زیر بارشان بروند، میترسیدند.
اما آقای رئیسی شجاعانه و محکم برای حمایت از این اقشار به کمک مجلس آمد و آنها تصویب شدند و خیلی از آنها را اجرایی کرد. حمایت از کسبوکارهای نوپا با تصویب قانون صدور مجوز از درگاههای واحد به صورت الکترونیکی، قانونی بود که خود آقای رئیسی چندبار بررسی کرد تا ببیند آیا همه دستگاههای اجرایی به آن پرداختهاند یا خیر. جدای از مسئولیتهای کاری، آقای رئیسی رئیسجمهور واقعا مردمی بود. به شکل خستگیناپذیر به دل استانها و شهرستانها میرفت. آن هم نه به شکل تفاخرگونه بلکه واقعا میخواست درددل همه مردم را بشنود. آقای رئیسی، چون مدارج اجرایی را از پایینترین سطوح طی کرده بود و به مقامات بلندپایه رسیده بود دقیقا مردم را میشناخت. رئیسی فسادستیز بود و حتی پروندههایی که مانده بود را رسیدگی و حتی افشا کرد. ابربدهکاران را که همه میگفتند اسامیشان در جیب ماست در رسانهها مطرح کرد. بودجه شرکتهای دولتی در هیچ مجلسی نمیآمد و آخر همراه بودجه منتشر میشد. اما الان در مجلس بودجه شرکتهای دولتی همراه با بودجه دولت میآید که اتفاق بسیار بزرگی بود. رئیسجمهور بزرگوار ما، شهید بزرگوار ما، سید محرومان ما واقعا جایگاهش همین شهادت بود و شهادت ایشان قطعا درخت انقلاب ما را تناورتر خواهد کرد. در یک جلسه نوروزی به دیدار شهید رئیسی رفتم. در دیدارهای نوروزی معمولا فقط تبریک میگویند و میروند. همراه من نماینده سرپلذهاب هم بودند. من نکتهای را مطرح کردم که آقای رئیسی یکی از اعضای دولت را خواست و گفت که نکات من را بنویسد. من به وجد آمدم و بهشان گفتم حالا اجازه بدهید اینها را در مجلس مطرح کنیم، اما میخواست از فرصت استفاده کند و تاکید داشت خیلی دقیق یادداشت شود تا حتما پیگیری شود. برای من واقعا جالب و ارزشمند بود. چون از صبح با نمایندگان مختلفی دیدار داشت.
صادق خلیلیان، استاندار سابق خوزستان:
آقای رئیسی روی اتمام پروژههای نیمه تمام تاکید داشت؛ در آخر هم در همین راه جانش را داد
از بدو پذیرش ریاستجمهوری آقای رئیسی، اولین استانی که ایشان به آن سفر کرد، استان خوزستان بود. همچنین اولین استانداری که در دولتش منصوب کرد، استاندار خوزستان به صورت ویژه بود که بنده این افتخار را داشتم که بتوانم با او همکاری کنم. تقریبا هر ۲ الی ۳ ماه در دوره مسئولیت من به استان خوزستان سفر کرد. از بدو پذیرش دوره ریاست جمهوری تا زمانی که من بودم، ۵ بار به استان خوزستان سفر داشت و پیگیر کارهای استان خوزستان بود. همچنین مواردی را به صورت تلفنی پیگیری میکرد و گزارشهای پیشرفت کارها را از من دریافت میکرد. بسیار علاقهمند بود که مشکلات خوزستان حل و پیشرفت و آبادانی نصیب استان خوزستان شود. یکی از اقدامات بسیار خوبی که در خوزستان داشت، در قالب طرح سفرهای استانی بود که حدود ۳۴ هزار میلیارد تومان برای طرحهای اساسی و اصلی خوزستان که بر روی زمین مانده بودند، مصوب کرد کمکم این مبلغ در دوره ریاست من تخصیص داده شد. همچنین میتوان گفت که در زمینه عمرانی، یک کارگاه بزرگ در استان خوزستان برپا شده بود و مسائلی اعم از آب آشامیدنی این استان، بیمارستانها و طرحهایی که نیازمند رشد و پیشرفت خوزستان بود، اعتبار گرفت.
آقای رئیسی بسیار فرد باتقوا و صادقی بود. همچنین بسیار پیگیر بود. پیگیری و صداقت در کار از ویژگیهای بارزش بود. همینطور بسیار در کار ضدفساد بود. یعنی به شدت پیگیر بود تا مشکلاتی که در مساله اقتصادی و فساد اقتصادی وجود داشت را برطرف کند و اجازه نمیداد که از مسیر دولت و یا بخش خصوصی و یا اعتبارات ارزی، فسادی به وجود بیاید. اولین اقداماتی که برای مبارزه با فساد صورت میگرفت، در این مدت از جانب دولت بود و هیچ خط قرمزی را در این مورد به رسمیت نمیشناخت.
آقای رئیسی انسان بسیار شریف، فوقالعاده بااخلاق و مشورتپذیر بود. من گاهی اوقات از او برای برخی مسائل مشورت میگرفتم. به من توصیه میکرد تا جایی که میتوانم مشورت بگیرم، اما در عین حال تاکید میکرد که تصمیم نهایی را خودم اتخاذ کنم. یعنی باز هم استقلال استانداران و وزرا را به رسمیت شناخته بود و همچنان هم توصیه به مشورت میکرد تا کارها به بهترین شکل پیش برود.
یکی دیگر از ویژگیهای آقای رئیسی این بود که به پست و مقام هیچگونه علاقهای نداشت و بیشتر از باب وظیفه، مسئولیت ریاستجمهوری را پذیرفته بود. این ویژگی بود که شاید او را در میان روسای جمهور پس از دوره ریاست جمهوری حضرت آیتالله خامنهای، برجسته کرده بود. در دولت او، پرکاری، تلاش شبانهروزی و عدم به تعویق افتادن کارها امور مهمی بود.
یکی از خدمات مهمی که بر روی آن تاکید داشت، اتمام پروژههای نیمهتمام بود. بسیاری از پروژهها سالها نیمهکاره رها شده بودند. حتی همین پروژه سد قیزقلعه که در آخرین سفر کاریاش افتتاح کرد، یکی از پروژههای مهم رهاشده بود و خود او شخصا پیگیر به اتمام رسیدن این پروژه بود و در نهایت جانش را هم در راه همین پیگیریها برای عمران و آبادانی کشور از دست داد.
منبع: روزنامه فرهیختگان