همه ما از نخستین سالهای ورود به مدرسه این جمله را حفظ کردیم که «زمین سومین و تنها سیاره قابل سکونت منظومه شمسی است.» حتی احتمالا روزی را به یاد بیاوریم که در کتاب علوم، تصویر کره زمین که در فاصله نزدیکی از خورشید قرار دارد را با حیرت به دوستانمان نشان دادیم و تعجب کردیم که چطور در این فاصله کم، نمیسوزیم!
آموزشی که البته در سالهای بعد پیشرفتهتر شد و در قالب کتاب جغرافیا سعی کرد تا موضوعاتی نظیر تغییرات اقلیمی، اقیانوسها، گرمایش زمین و… را به شکل علمی برایمان ترسیم کند. اما آیا هرآنچه که لازم است درباره زمین بدانیم تا بتوانیم امانتدار خوبی باشیم و زمین را با کمترین تغییرات به دست نسل بعدی بسپاریم در این آموزشها خلاصه میشود؟ نسلی که مبانی علمی مرتبط با جایی که در آن زیست میکند را به شکل نظری یا آموخت یا شبِ امتحان حفظ کرد تا مردود نشود، آیا در عمل هم از نگهداری زمین نمره قابل قبولی میگیرد؟
پاسخ به این سوال به سادگی نگاه به پیرامونمان است؛ درست همان زمانی که در دل پیچ و تاب جاده چالوس یا جادهای فرعی در نقاط کویری کشور، نُتهای موسیقی گوشمان را نوازش میکند، چشمهایمان رقصِ پرواز پلاستیکها در آسمان یا شکوفههای زباله را بر سر شاخه درختان میبینید و در همین لحظه میتوانیم فکر کنیم چقدر امانتدار خوبی هستیم؟
هرچند که با آوردن عنوان «زمین» ممکن است بیشتر افراد به سطح سختی که روی آن زندگی میکنند، فکر کنند، اما عکسهای هوایی به خوبی نشان میدهند که دو سوم سیارهای که در آن زندگی میکنیم را اقیانوسها تشکیل دادهاند که هرچند کمتر، اما این بخش و موجودات آن هم از گزند انسان در امان نبودهاند.
با این وجود آنچه که این سیاره را قابل سکونت کرده وجود اکسیژن است. مادهای حیاتی که بعضی روزها در ترکیب با سایر آلایندهها، درصد ناچیزی از آنچه تنفس میکنیم را تشکیل میدهد. روزهایی که شاید آسیبِ آن با محدود کردن فعالیتها و استفاده از ماسکهای N ۹۵ برای ما تا حدی قابل جبران باشد،، اما آثاری که بر زمین میگذارد دراز مدت خواهد بود.
با وجود تمام اتفاقات طبیعی و غیرطبیعی که طی میلیونها سال گذشته در زمین رخ داده است، اما گستره تغییرات آسیبرسان پس از صنعتی شدن جوامع، افزایش چشمگیری داشت. روندی قابل توجه که حتی عدهای از افرادِ عادی را بر آن داشت تا با انجام برخی کارها، بیشتر به فکر جایی باشند که در آن زیست میکنند. کارهایی که شاید اگر فراگیرتر شود، محدود به گروه خاصی نباشد و انجام آنها به زمانی خاص موکول نشود؛ بیشتر به حفظ زمین کمک کند.
قرار نیست برای کمک به زمین کار سختی انجام دهیم، در واقع حتی اگر در یک جمع دوستانه این سوال را بپرسیم که «برای کمک به زمین چه کاری انجام دادهاید؟» همان پاسخها میتواند کمککننده و ایدهدهنده باشند تا یک گام بیشتر برای حفظ زمین برداریم.
«نریختن زباله» اولین پاسخی است که اکثر افراد یک جمع از آن تحت عنوان کاری برای زمین یاد میکنند، هرچند به نظر میرسد این پاسخ بدیهیترین وظیفهای است که هر یک از ما نه تنها در مقابل زمین که در مقابل یکدیگر داریم! پس اگر قرار باشد پا از این اقدام فراتر بگذاریم، بهتر است کاری برای کاهش پسماند کنیم. چنانچه نمونهای از این اقدام را در سالهای اخیر، با تبلیغات صورت گرفته درباره کاهش مصرف پلاستیک شاهد بودیم. البته در شرایطی که برخی افراد با بهانه صرفهجویی در زمان به سمت مصرف ظروف یکبار مصرف رفتهاند، احتمالا ترغیب آنها به استفاده از ظروف عادی سخت باشد، کسانی که حتی برای قانع نشدن این بهانه را میآورند که با استفاده از ظروف یکبارمصرف میتوانند به صرفهجویی در مصرف آبی که برای شستوشو استفاده میشود، کمک کنند!
از سوی دیگر برخی در سالهای اخیر به کارهایی مانند جمعآوری زباله و فیلترهای سیگار رو آورده و برای این کار گروههای دوستانهای تشکیل میدهند تا به شکل گروهی زبالهها و فیلتر سیگارهای محدودهای خاص را جمعآوری کنند. کاری که احتمالا برگزاری گروهی آن سبب ترغیب افراد بیشتری برای شرکت در این کار مهم شود.
با این وجود قطعا کارهایی که ما میتوانیم برای کمک به زمین انجام دهیم تنها محدود به نریختن زباله نمیشود. کارهایی که برخی از آنها نیازی به صرف هزینه و حتی وقت بیشتری ندارد و به مرور میتواند به بخشی از سبک زندگی تبدیل شود؛ به عنوان مثال اگر قرار است یک روز را در طبیعت بگذرانیم باید خود را موظف بدانیم که علاوه بر نریختن زباله از ایجاد آلودگی صوتی هم خودداری کنیم.
در نهایت بهتر است بدانیم ما مهمانِ زمین هستیم و باید قدردان میزبانی باشیم که قرار است پس از ما نیز پذیرای مهمانان دیگری باشد که آنها هم به آب، خاک و هوای سالم نیاز دارند. پس میتوانیم با انجام کارهایی ساده مانند آنچه که تاکنون گفته شد و یا پرهیز از اسراف، محافظت از پوشش گیاهی، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی و… در نقش مهمانی دوستداشتنی ظاهر شویم.
منبع: ایسنا